پزشک, روان‌پزشک

نیسه دا سیلویرا

Nise da Silveira 1

نیسه دا سیلویرا ( پرتغالی : Nise da Silveira ۱۵ فوریه ۱۹۰۵–۳۰ اکتبر ۱۹۹۹ ) یک زن روان‌پزشک اهل برزیل و شاگرد کارل یونگ بود . وی یکی از معدود زنان بود که در آن زمان به پزشکی می‌پرداختند و با جسارت شیوه‌های روان‌پزشکی مستقر را به چالش کشید و پیشگام یک رویکرد انسانی‌تر در مراقبت از بیماران بود . در دهه ۱۹۴۰ او توانست اصلاحاتی در سیستم پزشکی برزیل ایجاد کند .

زندگی

نیسه در ۱۵ فوریه سال ۱۹۰۵ در شهر شمال شرقی ماسیو در برزیل متولد شد ، در سال ۱۹۲۶ در سن ۲۱ سالگی به عنوان تنها زن در دوره خود در بین ۱۵۷ مرد تحصیلات پزشکی خود را به اتمام رساند . هنگامی که وی در سال ۱۹۳۳ در یک مرکز ملی روان‌پزشکی کار خود را آغاز کرد ، از اقدامات سخت پزشکی که پزشکان برای معالجه بیماری‌های روانی مانند اسکیزوفرنی به‌کار می‌بردند، ناامید شد .

Nise da Silveira 3

از این رو نیسه دا سیلویرا شجاعانه وضع موجود را به چالش کشید . او شروع به مطالعه و دفاع از درمان‌های توانبخشی دلسوزانه‌تر کرد .

نیسه کارگاه‌های آموزشی هنری را برای بیماران ایجاد کرد تا عملکردهای درونی ذهن خود را از طریق نقاشی و مجسمه‌سازی بیان کنند . او بعدها یکی از اولین کسانی شد که حیوانات را به عنوان « همکار خود » در تمریناتش گنجاند .

رویکرد جدید او در توانبخشی بیماران بسیار موفق بود و زمینه را برای یک روش کاملاً جدید در زمینهٔ مراقبت‌های روان‌پزشکی هموار کرد .

نیسه دا سیلویرا در ۳۰ اکتبر ۱۹۹۹ در ریودوژانیرو درگذشت . کار او الهام‌بخش تعداد بی‌شماری از دیگران بوده و منجر به ایجاد موسسات درمانی در برزیل و در سراسر جهان شده‌ است .

خلاصه

هدف مقاله حاضر ارائه مبانی روش روانپزشک نامدار برزیلی نیسه دا سیلویرا بر اساس گرایش وی به خوانش تصاویر است . در یک دیدگاه بین رشته ای ، نیسه دا سیلویرا قالب های روانپزشکی و شیوه های درمانی در برزیل را دوباره فرموله کرد  . علاوه بر این ، انتشار دهنده مهم نظریه یونگ و تولید یک کلینیک فعال سیاسی بود .

ارائه بر اساس سه بعد است که ما آنها را برای حمایت از مبانی معرفتی و عملکرد کار او ، عاطفه کاتالیزوری ، نیروهای خود درمانی ناخودآگاه و عواطف معامله اساسی می دانیم . از طریق این سه اصل راهنمای کار او ، می توان مشاهده کرد که چگونه تولید نظری و کلینیک او از طریق ساخت دانشی انجام می شود که از همه دانش ها عبور می کند ، که با پیچیدگی پدیده مورد مطالعه و واقعیت روانی مطابقت دارد .

نتیجه

روش نیسه دا سیلویرا دارای یک نوآوری واقعی است که خود را انقلابی نشان می دهد ، نه تنها در روانپزشکی ، بلکه در نگاه ما به دانش ، عقل و سایر موارد ، که مبتنی بر محبت و ابراز احساسات است ، و با این فرض که افرادی که با میانگین و استاندارد عادی تفاوت دارند ، درک تجربیات پیچیده و منحصر به فرد روان و همچنین تجربیات ” غیر طبیعی ” را آسان تر خواهند کرد .

«دیگری» که به خودی خود دیده می‌شود ، طبق روشی که نیسه دا سیلویرا ایجاد کرده است ، نیازمند یک فرارشته‌ای است که دانش همبسته بی‌شماری را در بر می‌گیرد ، بین آن‌ها تعامل ایجاد می‌کند و از آنچه هر یک از آنها پیشنهاد می‌کنند فراتر می‌رود .

دیدگاه یونگی اساسی و مشروط برای تمرین دیالکتیکی کار نیسه دا سیلویرا است. همچنین یک عنصر ساختاری برای ایجاد ، پایه‌گذاری و توسعه روشی است که توسط روانپزشک ایجاد شده است ، زمانی که خواندن ناخودآگاه از بیان آزادانه مشتریان به ابزاری تبدیل شد که نه تنها در کل کار ، بلکه در شکل و میراث زندگی

بزرگداشت

موزه تصاویر ناخودآگاه (پرتغالی: Museu de Imagens do Inconsciente) که نیسه دا سیلویرا در ۱۹۵۲ بنیان‌گذار آن بود و تا به امروز باز است، مجموعه‌ای از بیش از ۳۵۰٬۰۰۰ قطعه از آثار هنری ایجاد شده توسط بیماران را حفظ می‌کند.

زندگی و کار او در یک فیلم برزیلی محصول ۲۰۱۵ با نام «نیسه: قلب دیوانگی» ( Nise: The Heart of Madness) به کارگردانی روبرتو برلینر به تصویر کشیده شده‌ است.

در ۱۵ فوریه ۲۰۲۰ گوگل دودل با تغییر نشان خود به بزرگداشت تولد ۱۱۵ سالگی این روان‌شناس برزیلی پرداخت.

ویکیپدیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.